کد مطلب:318977 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249
نکته ی قابل توجه
كینیاز دالگوركی، چون می دانست، نامش نظر مردم را به خود جلب نموده سرانجام به خدعه و نیرنگ او پی خواهند برد، لذا نام خود را عوض نموده خویش را به نام شیخ علی لنكرانی معرفی كرد، ما هم او را از این به بعد به نام شیخ علی لنكرانی یاد می كنیم. شیخ علی لنكرانی كه به عراق وارد شد تنها حوزه ای كه نظر او را به خود جلب نمود، حوزه سید كاظم رشتی «كه یكی از شاگردان برجسته شیخ احمد احسائی به شمار می رفت و همیشه از مبانی او تعقیب می كرد» بود شیخ علی چنین وانمود كرد كه اشتیاق فراوان و علاقه شایانی به یاد گرفتن مبانی شیخ احسائی و سید رشتی دارد لذا اغلب اوقات خویش را به فراگرفتن مبانی شیخ و سید مصروف می داشت ولی در علین حال درصدد بود كه شخص مستعدی را یعنی كسی كه به تمام معنی دیوانه و احمق باشد به دام استعماری خویش بیاندازد، تا از طریق او به مقصد شوم خود كه دین سازی و پیامبر تراشی است نائل گردد. باری شیخ علی لنكرانی در میان شاگردان سید كاظم رشتی از همه بیشتر شخصی كه نامش علی محمد بود نظرش را جلب نمود، توانست او را آلت مقاصد خویش قرار دهد، البته خوانندگان محترم می دانند كه پیامبر و امام در نظر مردم شخصی زیبا و قشنگ جلوه می كند چون علی محمد شیرازی تمام زیبائی ظاهری را دارا بود یعنی پیشانی بلند و بینی قلمی، چشمان بادامی، ابروهای پیوسته، گونه های سرخ و برآمده
ریش پر پشت داشت لذا او را به پیامبری نامزد كرد آری او به تمام معنی مستعد این كار بود، زیرا وی قبل از ورود به عراق در حدود دو سال در بندر بوشهر به كسب و كار مشغول بود، وی پس از اینكه دست از كار می كشید در فصل تابستان در هوای گرم آن هم هوای گرم بوشهر كه در گرمی ضرب المثل است در بالای بام آن هم در آفتاب سوزان، مشغول به برخی از زیارات و ادعیه مأثوره مانند زیارت عاشورا و بعضی از اورادی كه خودش جعل می كرد، می شد، او در همان اوقات عقل خویش را از دست داده بود بنابراین برای این كار جان می داد چون این مقام رفیع و منصب بزرگ الهی را دو كس ادعا می كند 1 - كسی كه به تمام معنی عاقل و لایق آن منصب است 2 - كسی كه به تمام معنی دیوانه و غیر لایق است، علی محمد از قسم دوم بود به طوری كه در بعد در اشعار ما ادعاهای گوناگون او كه دلالت بر دیوانگی وی می كند خواهید خواند.
ریش پر پشت داشت لذا او را به پیامبری نامزد كرد آری او به تمام معنی مستعد این كار بود، زیرا وی قبل از ورود به عراق در حدود دو سال در بندر بوشهر به كسب و كار مشغول بود، وی پس از اینكه دست از كار می كشید در فصل تابستان در هوای گرم آن هم هوای گرم بوشهر كه در گرمی ضرب المثل است در بالای بام آن هم در آفتاب سوزان، مشغول به برخی از زیارات و ادعیه مأثوره مانند زیارت عاشورا و بعضی از اورادی كه خودش جعل می كرد، می شد، او در همان اوقات عقل خویش را از دست داده بود بنابراین برای این كار جان می داد چون این مقام رفیع و منصب بزرگ الهی را دو كس ادعا می كند 1 - كسی كه به تمام معنی عاقل و لایق آن منصب است 2 - كسی كه به تمام معنی دیوانه و غیر لایق است، علی محمد از قسم دوم بود به طوری كه در بعد در اشعار ما ادعاهای گوناگون او كه دلالت بر دیوانگی وی می كند خواهید خواند.